دنیای بارانی, دنیای عاشقی, عاشقانه, عشق , عکس عاشقانه, اس ام اس عاشقانه, عشق, عاشق, تصاویرعاشقانه, تصویرعاشقانه, عکس های زیبا, تصاویرزیبا, دلنوشته, زندگی, خدا, خداوند, رویاها, جملات عاشقانه, جملات زیباجملات به یاد ماندنی, راه رسیدن به ارامش, روش های زندگی,ترول,ترول جدید,ترول خنده دار,ترول باحال
دلم مدام شور میزد
حس میکردم قرار است اتفاقی بیفتد که خودم با پای خودم به استقبالش میروم
امتناع میکردم از رفتن
اما به زور راهی ام میکردن...
درون دلم ولوله ای راه افتاد!
دورتر ایستادم و به اتفاقاتی که از مقابلم میگذشت مینگریستم
اما فکر لحظاتی بعد آرامشم را سلب میکرد
لحظه ای مشابه با خاطرات بدخویش رادیدم ...
تا عمق وجودم به درد آمدم
نبودی ببینی پشت آن عینک آفتابی چه سیلی به راه افتاد
خاطراتت سد کرده است راه نفس هایم را
پاهایم به اجبار مرابه جلومیکشانند اما قلبم مدام سدراهش میشود
میروم
رفتم
اما بازهم تمام من در من فرو ریخت و تنها با کمک لبخندهای تلخ همیشگی ام روزم را گذراندم
امروزم بد گذشت خیلی بد
حتی برای قلب کوچکم
........................................................................................................................................................
پ.ن:
هوا پرشده از دلتنگی هایم که به باد دادمشان
کاش پنجره اتاق ات باز باشد
نمی نویسم
تا احساساتم را محبوس کنم
تا نخوانی
ندانی
که چه میگذرد این روزها برمن !!
می خندم
تا یادم بماند
تظاهر بهترین کار است
بگذار ننویسم
من
لبخند میرنم...
.............................................................................................................................................تو
تو بنویس...
ار دلتنگی..ار دردهایت...و ار حرف هایت
ار هرچه دلت میگوید!
بنویس برایم...
ما گشته ایم ..نیست...تو هم جستجو مکن
آن روزها گذشت...دگر آرزو مکن
دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر
خاکستر گداخته را زیر و رو مکن
در چشم دیگران منشین در کنار من
ما را در این مقایسه بی آبرومکن
راز من است غنچه ی لب های سرخ تو
راز مرا برای کسی بازگو مکن
دیدار ما تصور یک بی نهایت است
با یکدیگر دو آینه را روبرو مکن
حر ف های نگفتنی را شبها برای او مینویسم.....
راه آسمان خلوت است
................................................................................................
خواهش میکنم پنجره را بازبگذار وبرو...
هوای دلم
به وسعت تمام حرف های نگفته گرفته است!
دلتنگی من تمام نمیشود
همین که فکر کنم من و تو دو نفریم
دلتنگتر میشوم برای تو . . .
تو که می آیی
پنجره ای باز می شود
پرده بی رنگ دلتنگی
کنار می رود
آرام میان جانم
خانه می کنی . . .
اسیر حسرت و رنج و بلایی
خسته ام ازاین بلاتکلیفی
ته این قصه برام روشن نیست
نذار دیدنت برام عادت شه
ا?ه واقعا دلت بامن نیست..