سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ

دنیای بارانی, دنیای عاشقی, عاشقانه, عشق , عکس عاشقانه, اس ام اس عاشقانه, عشق, عاشق, تصاویرعاشقانه, تصویرعاشقانه, عکس های زیبا, تصاویرزیبا, دلنوشته, زندگی, خدا, خداوند, رویاها, جملات عاشقانه, جملات زیباجملات به یاد ماندنی, راه رسیدن به ارامش, روش های زندگی,ترول,ترول جدید,ترول خنده دار,ترول باحال

هیچوخت زود قضاوت نکن

 مرد مسنی به همراه پسر25ساله اش در قطار نشسته بودند.در حالی که مسافران در صندلی های خود نشسته بودند،قطار شروع به حرکت کرد.به محض شروع حرکت قطار پسر25ساله که در کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد.دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می کرد،فریاد زد:پدر نگاه کن درخت ها حرکت می کنند. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان زوج جوانی نشسته بودند که حرف های پدر و پسر را می شنیدند و از پسر جوان که مانند یک کودک5ساله رفتار می کرد،متعجب شده بودند.ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن،رودخانه،حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند. زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند.باران شروع شد. چند قطره باران روی دست پسر جوان چکید و با لذت آن را لمس کرد و دوباره فریاد زد:پدر نگاه کن.باران می بارد.آب روی دست من چکید. زوج جوان دیگر طاقت نیاوردند و از مرد مسن پرسیدند:چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی کنیدی مرد مسن گفت:ما همین این از بیمارستان بر می گردیم.امروز پسرم برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند...



برچسب‌ها: داستان کوتاهstoryداستانمطالب ادبیداستان ادبیدنیای بارانیداستان زیبا
[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 7:11 عصر ] [ ŋ¡mα ] [ نظر ]

بهترین دوست

روزی دو دوست در بیابانی راه می رفتند . ناگهان بر سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و کار به مشاجره کشید .یکی از آنها از سر خشم سیلی محکمی توی گوش دیگری زد .

دوست سیلی خورده هم خون سرد روی شن های بیابان نوشت : امروز بهترین دوستم بر چهره ام سیلی زد . آن دو کنار یکدیگر به راه رفتن ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و استراحت کنند. ناگهان پای شخصی که سیلی خورده بود لغزید و داخل برکه افتاد و چون شنا بلد نبود نزدیک بود غرق شود اما دوستش به کمک او شتافت و نجاتش داد . فرد نجات یافته به سختی و روی صخره سنگی نوشت: امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد . دوستش با تعجب پرسید : آن روز تو سیلی مرا روی شن های بیابان نوشتی اما امروز به سختی روی تخته سنگ نجات دادنت را حکاکی کردی ؟

آن یکی هم لبخندی زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار می دهد باید روی شن های صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی به ما می کنند باید آن را روی سنگ بنویسیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یاد ما ببرد.



برچسب‌ها: داستان کوتاهstoryداستانمطالب ادبیداستان ادبیدنیای بارانیداستان زیبا
[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 6:42 عصر ] [ ŋ¡mα ] [ نظر ]

دو راهب

دو راهب در باران می‌رفتند. گل و لای زیر پایشان به اطراف پاشیده شدهمان‌طور که آرام آرام از خیابان می‌گذشتند، دختر زیبایی را دیدند ‏که لباس فوق‌العاده زیبایی بر تن کرده بود و به علت وجود گل و لای نمی‌توانست از آنجا عبور کند. راهب مسن‌تر بدون این‌که کلامی بر زبان بیاورد آن زن را بلند کرد و از این طرف خیابان به آ‏ن طرف خیابان برد
بقیه راه، راهب جوان‌تر ناراحت و عصبی بود و نتوانست تا پایان راه خودش را کنترل کند و به محض این‌که به مقصد رسیدند، سر راهب مسن‌تر فریاد کشید و گفت
چطور توانستی، حتی تصورش هم دشوار است، که یک زن را روی بازوهای خود حمل کنی؟ آن هم زنی به آن زیبایی و جوانی را؟ این عمل تو خلاف آموزش‌های ماستبازتاب بسیار بدی دارد
راهب در جواب به پسرک جوان گفت من او را آ‏ن طرف خیابان بردم اما شما هنوز او را در ذهنت داری



برچسب‌ها: داستان کوتاهstoryداستانمطالب ادبیداستان ادبیدنیای بارانیداستان زیبا
[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 6:29 عصر ] [ ŋ¡mα ] [ نظر ]

گاهی...

گاهی...

گاهی برای دلم "پدر" می شوم . . .

 

فریاد می زنم و می گویم :

بس کن ! !

تو دیگر بزرگ شدی ! ! !

09967746869507104017 تصاویر عاشقانه و دلتنگی بسیار زیبا



برچسب‌ها: گاهی...loveمطالب عاشقانهعشقجملات زیبازیباجملات عاشقانهعکسعکس عاشقانه
[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 6:20 عصر ] [ ŋ¡mα ] [ نظر ]

پازل گمشده

 

از این به بعد مشتی از خاک بردار و

 

بگو شاید…این همون نیمه ی

 

 گم شده ی پازل زندگی منه

 

 که خدا یادش رفته خلقش کنه!!

 

 



برچسب‌ها: جملات عاشقانهعشقعاشقجملات زیباجملات تاثیرگذازمطالب غمگینزیبا
[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 5:50 عصر ] [ ŋ¡mα ] [ نظر ]

خـــداونــــــدا

 

خـــداونــــــدا

 

تــــــو می دانـــــــی که من

 

دلــــــــواپس فـــــــــردای خــــــــود هســــــــتم

 

مبــــادا

 

گــــــــم کنـــــــم راه قشنـــــــگ

 

آرزو هــــــــا را

 

مبــــــــادا

 

گــــــــم کنـــــــم اهــــــداف زیبــــــــا را

 

مبـــــــــادا

 

جـــــــا بمـــــــا نم از قطــــــــــار

 

محبتــــــــهایــــــــت

 

دلــــــــم بیـــــــــن امیـــــــــد و نا امـــــــــیدی

 

می زنـــــــد پــــــرسه

 

میکــــــــــــند فــــریـــــــــــــاد

 

میـــــــــــــــــشود خســـــــــــــــــته

 

 

مـــــــرا تنـــــــــــــها نگـــــــــــــــــذاری

 

 

خــــــــــــــداونــــــدا

 

 

 

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری هفتم www.pichak.net کلیک کنید

 



برچسب‌ها: جملات زیباجملات تاثیرگذارجملات عاشقانهعاشقانهعشقزندگیخدادل نوشته
[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 5:6 عصر ] [ ŋ¡mα ] [ نظر ]

رسیدن به آرامش

 

 

1- از امکانات موجود بیشترین لذت را ببر اگر چه آن امکانات محدود باشد.

2- قدر دان آنچه داری باش وهمیشه نیمه پر لیوان را ببین.

3- در مسائل مادی به زیر دست خود بنگر ودر شعور وفهم وآگاهی به بالا دست خود.

4-تا میتوانی لبخند بزن.

5- بر آنچه گذشته افسوس نخور وبرای آینده بیمناک نباش تنها گذشته را عبرت آینده ات قرار بده.

6- دوستی وفادار و راز نگهدار داشته باش وبا او دردل کن.

7- کار جهان را سهل بگیر از خطا های دیگران در گذر و هرگز حس انتقام را در خود نپرور.

8- ریشه صفت بسیار بد حسد را در درون خود بخشکان.

9- برای خویش ترسیم کن که عمر بسیار کوتاه است و نداشتن هر چیز به غصه خوردن آن نمی ارزد.

10- همیشه مناعت طبع داشته باش و سعی کن برای هر نیازت دست تمنا دراز نکنی.

11- بلند نظر،سخاوتمند وبا گذشت باش.

12-غرور،خشم ،تکبروخود بینی از آفات آرامشند و لبخند،تواضع ،گذشت وبرد باری از ملزومات آرامش.

13-آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا.

 



برچسب‌ها: ارامشرسیدن به آرامشراه های رسیدن به ارامشزندگیروش های زندگی
[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 5:1 عصر ] [ ŋ¡mα ] [ نظر ]
<   <<   11   12   13      >